آشنائی با فرماندهان گروه خط مشی و مکتب فکری گروه شرايط عضويت در انصار پست الکترونيک
آخرين اخبار فعاليت های گروه -
هيجدهم آذرماه
دفعه پيش که پلي تکنيکيها اعتراض کردند چون ما هنوز گرم نبوديم و ضمنا آقا هنوز دستور کنار کشيدن نيروي انتظامي از درگيريهاي ما و دانشجو ها رو نداده بود نتونستيم يه گوشمالي حسابي به اين ها بديم حالا که آقا امر فرمودند مردم به صحنه بيان و انتظامي هم دخالت نکنه ما ديديم بهترين فرصته که زبون درازي دفعه قبل دانشجوها رو جبران کنيم
طی
جلسه ای که با
حاجی و سيد
داشتيم (در
تصوير مشخصه) قرار
شد که اين دفعه
از شرايط
موجود بهتر
بهره ببريم و
در حقيقت حال
کنيم. البته
اين فکر
ابتکار خود
آقا بود که با
توجه به اينکه
نيروی
انتظامی از
ورود به
دانشگاه منع
شده و اينکه تو
خيابون کتک
زدن دانشجوها
يه کمی سخته و
ممکنه مردم به
کمکشون بيان
بهتره بريم
داخل دانشگاه
و با
پشتيبانی
بسيج
دانشجوئی
تجمع
دانشجوها را
به هم بريزيم و
سرکوبشون
کنيم.
ما
می خواستيم
وارد دانشگاه
بشيم که ازمون
کارت خواستند.
من خودم کاردم
رو درآوردم و
گفتم کارد يا
کارت ؟ چه فرقی
می کنه کارت
دانشجوئی يا
کارد انصاری؟
به هر صورت ما
موفق نشديم که
وارد دانشگاه
بشيم و قرار شد
که همگی با هم
هل بديم و در
دانشگاه رو
بشکنيم
بريزيم تو. ما
هم
که خوراکمون
از اين لات
بازی هاست و
سرمون درد می
کنه واسه اين
کارهابا
خوشحالی به
سمت در هجوم
آورديم. البته
سيد تذکر داد
که بايد قيافه
هامون رو
عصبانی و مصمم
نشون بديم که
کارمون به نظر
مهمتر بياد.
اين تصوير
نشان دهنده
صحنه ای از
هجوم انصار به
درب دانشگاه
اميرکبيره.
ما بالاخره تونستيم با حمايت نيروی انتظامی وارد دانشگاه بشيم . خدار رو شکر که اين مملکت در و پيکر نداره که کسی بخواد جلوی ما رو بگيره. تجمع دانشجو ها رو به هم زديم. کتکشون زديم. چماق بر سرشون کوبيديم و گاز اشک آور زديم.اونهام از رو نرفتند و با همون منش خودشون مقاومت کردند. خلاصه آخر سر نماينده آقا اومد و ازمون تشکر کرد و گفت که هدفشون به هم زدن تجمع و مخالفت با مخالفت بوده که بهش رسيدند و بدين ترتيب کار ما تمومه و می تونيم برای دريافت حق الزحمه مون به واحد مربوطه مراجعه کنيم.
تصوير
نوراني حاج
آقا رو مشاهده
مي کنيد
شانزدهم آذرماه
اينکه ما دوهفته اي کم پيدا بوديم متاسفانه باعث شد اين شبهه به وجود بياد که حزب اله کنار کشيده خوب معلومه ما که کارمون برخورد فيزيکيه بايد سوژه داشته باشيم که ظهور پيدا کنيم يا نه؟ بعضي ها فکر کردند انصار خوابيده اند نه خير حزب الاغ بيدار است اين هم عکسش
خلاصه امروز جاي همه خالي بود آقا از چند روز پيش دستور داده بود که مردم در روز شانزده آذر به صحنه بيان اين کلمه مردم اصولا يه اسم رمزه بين ما و آقا معنيش هم اينه که ما و دار و دسته ما با همون وحدت کلمه چماق و چفيه و گرز و باتوم و گاز اشک آور و پنجه بکس بريزيم و ملت رو کتک بزنيم که به حمد اله در روز شانزده آذر اين وحدت کلمه رو رخ همه کشيديم
ما با حاجي و بقيه بر و بچه ها از ساعت ده اطراف دانشگاه تهران حاضر بوديم امروز حاجي با بالا صحبت کرده بود و ما اختيار تام داشتيم که هر کي روخواستيم کتک بزنيم و هر کي رو دلمون خواست بازداشت کنيم و بندازيم توي ميني بوس انتظامي و نيروي انتظامي هم دخالت نکنه
من و دوستهام طبق معمول با دوربين و بساطمون رفته بوديم تا هم از مخالفان آقا فيلم بگيريم هم از رشادت بچه ها ضمن اينکه اگر خانوم مانوم بدرد بخور هم ديديم زوم کنيم تو صورتش و بعدا از تصويرش استفاده کنيم
در گيري ها از ساعت چهار در اطراف دانشگاه تهران شروع شدملت بيرون دانشگاه تعدادشون زيادبود و تعداد دانشجوهائي که از پشت نرده ها فرياد مي زدند هم کم نبود ما به هر دري زديم نشد وارد دانشگاه بشيم اما از بالا دستور اومده بود بيرون دانشگاه هرکي رو که خواستيم با خيال راحت بزنيم و دستگير کنيم
ملت دسته دسته با هم جمع مي شدند و شعار مي دادند همه جور شعار بود از فحش به آقا گرفته تا درخواست استعفاي خاتمي خلاصه مطالب ما هم هي مي گذاشتيم اينها جمع بشن بعد سريع اطلاع مي داديم بچه ها با موتور بريزن سرشون و حال کنند
دو سه نفر از بچه ها هم مامور بودند هر کي رو که دسشتون رسيد دستگير کنند و بفرستند توي ميني بوس نيروي انتظامي دردسرتون ندم در حاليکه افسر هاي نيرو انتظامي به ماشين هاشون تکيه داده بودند و نظاره گر ما بودند ما همه رو گرفتيم زديم
يه پلتيک هم که مشابه درايت هاي رهبر فرزانه مونه زديم اين بود که قرار شد شب صدا و سيما اعلام کنه که تجمع کنندگان خبر نگار صدا و سيما رو ضرب و شتم کردند که يه جاي اونهائي که امروز کتک خوردند بيشتر بسوزه